نظر مهاجری به سردار رادان؛ با لباس شخصی همراه خانواده محجبه در تهران تردد کنید_دلخوش

پیشنهاد مهاجری به سردار رادان؛ با لباس شخصی همراه خانواده محجبه در تهران تردد کنید

[ad_1]
به گزارش دلخوش

به گزارش تجارت نیوز، محمد مهاجری در روزنامه مطمعن نوشت:

این نوشته را در کمال اکراه می‌نویسم چون به گفتن یک معتقد و ملتزم به حجاب تمایل ندارم نوشته‌ام همسو با مخالفان این حکم برداشت شود اما آنچه وادارم می‌کند بنویسم نگرانی عمیق از این نوشته است که اظهارات و کارکرد برخی مسوولان در عرصه مقابله با بی‌حجابی را دقیقا دارای نتیجه عکس پیش‌بینی می‌کنم و تصورم آن است که همچون مواردی که به آن اشاره خواهم کرد، نه‌تنها به با حجاب کردن و دیندارکردن جامعه کمکی نمی‌شود، که باحجاب‌ها را نیز در اراده و تصمیم‌شان متزلزل می‌کند.

سردار رادان فرمانده محترم نیروی انتظامی مدتی پیش اصرار کرد که مقوله حجاب، کاملا فرهنگی- اجتماعی است و نه امنیتی. این سخن درست او، اما در ادامه هیچ راه‌حلی جز برخورد پلیسی نمی‌یابد. اساسا ما عادت داریم هر نوشته فرهنگی یا اجتماعی را تبدیل به کیس سیاسی کنیم. هنگامی این مقوله سیاسی شد، ظرفیت امنیتی شدن اشکار می‌کند و سپس از آن هم معلوم است چه اتفاقی رخ می‌دهد. مدتی قشون‌کشی و دعوا و جنگ برقرار می‌شود؛ دایره بحران گسترش می‌یابد؛ فاجعه‌ای خلق می‌شود؛ بگیر و ببند راه می‌افتد؛ جامعه به اوج التهاب می‌رسد … و نهایتا زخمی ناسور بر تن جامعه می‌ماند. ظاهر اوضاع آرام می‌شود و آتشی که برافروخته شد، برای مدتی زیر خاکستر می‌ماند و در انتظار فرصتی دیگر برای غائله‌ای دیگر روزشماری می کنیم.

در سال ۱۳۵۸ نوشته موادمخدر ، مساله‌ای جدی می بود. مرحوم صادق خلخالی افتاد به جان قاچاقچی‌های مواد مخدر و احکام اعدام و حبس‌های طویل‌المدت که از بعد یکدیگر صادر و اجرا می‌شد. اهمیت نوشته آنقدر بالا می بود که پرونده‌های موادمخدر در دادگاه انقلاب (و نه دادگاه عمومی) رسیدگی می‌شد. تا این مدت هم همین است. نتیجه‌اش چه شد؟ مواد مخدر جمع شد؟ تعداد معتادها افت یافت؟ الان وضع اعتیاد در جامعه مطلوب است؟هشدارهایی که پلیس در رابطه افت سن اعتیاد و فراگیری آن می‌دهد، می‌بینید و می‌شنوید؟ همه‌چیز گویای آن است که قلع و قمع‌های آن روزگار نتیجه‌اش زیاد کمتر از هزینه‌اش بوده.

امکان پذیر عده‌ای بگویند اگر همین برخوردها نبوده است، الان حالت‌مان زیاد بدتر از این می بود. این از آن شبه دلایلهایی است که فقط نقل‌کنندگانش را فریب می‌دهد و راه حلهای بی‌نتیجه قبلی را توجیه می‌کند. برخورد با ماهواره و جمع‌آوری دیش‌ها نمونه بعدی است. مگر ماموران از در و دیوار خانه‌های مردم بالا نرفتند؟ مگر با راپل به روی بام خانه‌ها فرود نیامدند؟ نتیجه چه شد؟ این دیگر همانند مورد قبلی نیست که بگویند اگر برخورد نمی‌کردیم الان حالت بدتر می بود.

اتفاقا افزایش روز افزون ماهواره‌ها ثابت کرد آن هجوم‌ها نه تنها هیچ سودی نداشت که پلیس و تصمیم‌گیران را از چشم مردم انداخت. و امروز درصد منفعت گیری‌کنندگان از ماهواره بر همه عیان است. نتیجه آنکه در دو مقوله موادمخدر و ماهواره، با همه تصمیمات شدید، نتیجه دلخواه عاید سرزمین نشد. در نوشته حجاب نیز چنددهه است راه حلهای گوناگون انتظامی توانایی شده و باز هم نتیجه معلوم است. اگر آنگونه که آقای رادان می‌گوید، این نوشته، فرهنگی و اجتماعی است، چرا با واردکردن پلیس، نتیجه محتوم قبل را به جان می‌خرد و توانایی ناکامی خورده را تکرار می‌کند؟پرسشی که فرمانده محترم پلیس باید به آن جواب دهد این که در گشت ارشاد (و اخیرا مطرح نور) می‌خواهند با چه چیز مقابله کنند؟ با «بی‌حجاب » یا «بی‌حجابی »؟ قاعدتا آنچه را پلیس مامور اجرای آن است برخورد با بانوان بی‌حجاب است .

به عبارت دقیق‌تر، پلیس با همه توان خود داخل شده تا با معلول مقابله کند و کاری به علت ندارد. خب محصول این کار چیست؟ به خانمی تذکر داده می‌شود. او شال یا روسری‌اش را مقداری بالاتر می‌آورد و هنگامی از جلوی پلیس رد شد مجدد همان تیپ قبلی مشاهده می‌شود. آیا این همه قانون و مقررات و پیشنهاد و مصاحبه و اطلاعیه، برای این است که بانوان فقط جلوی چشم پلیس باحجاب باشند؟ حتی در قانون بعدی که اگر به تصویب شورای نگهبان برسد، خانم‌ها باید در برابر دوربین‌های متعدد، باحجاب باشند و هر جا دوربین و مامور نبوده است آزادند.

خودمان را جای ماموران پلیس و حتی نیروهای آمر به معروف که ماموریت تذکر به بی‌حجاب‌ها را دارند بگذاریم.

آخرین اخبار ایران و جهان ,اخبار ورزشی و اقتصاد ,فرهنگ وهنر ,تکنولوژی وفناوری را در وب سایت خبری دلخوش دنبال کنید.

آیا هنگامی می‌بینیم تذکرمان فقط برای چندثانیه منفعت دارد و یک خانم بی‌حجاب ۵۰متر آنطرف‌تر، کار خودش را می‌کند، فرسوده نمی‌شویم؟ حس « سر کار بودن » اشکار نمی‌کنیم؟دلیلش این است که همه مسوولان، در فهمیدن نوشته دچار ساده‌اندیشی‌اند و اتفاق بی‌حجاب و بی‌حجابی را از هم جدا می‌دانند. و لابد می‌گویند چون برای دومی کاری نمی‌کنیم لااقل جلوی اولی را بگیریم. مجددا برمی‌گردم به مثال موادمخدر. در همان سال‌های پرحرارت، چه زیاد معتادانی که به زندان و جریمه و… محکوم شدند اما دیری نگذشت که با اختراع جمله «معتاد بیمار است، نه مجرم » از همه افعال قبل دست کشیدیم.

مختصر سخن آنکه تا هنگامی همانند نماینده بی‌پرورش اصفهان درمجلس، بی‌حجابی را پیش درآمد جرایم جنسی زشت، ترسیم می‌کنیم و برای پوشیدن جامه عفت برجامعه برنامه نداریم، ناگزیریم دست به دامان پلیس شویم.

جناب آقای رادان را دعوت می‌کنم با لباس شخصی همراه خانواده محجبه خود در نقاط گوناگون شهر تردد کنند و درددل‌های خانواده‌های متدین را که از برخورد نامتعارف پلیس با مقوله بی‌حجابی گله‌مندند بشنوند. قطعا در تصمیم‌شان مبنی بر این که برخورد با بی‌حجابی مهم‌تر است، یا مقابله با بی‌حجاب رجحان دارد، موثر خواهد می بود.





منبع :


مطمعن





دسته بندی مطالب

کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی

[ad_2]

منبع