ماجرای شگفت لغو شدن آخرین خرید استقلال_دلخوش

ماجرای عجیب لغو شدن آخرین خرید استقلال

[ad_1]
به گزارش دلخوش

به گزارش “ورزش سه”، پرونده پیوستن جوئل کوجو به استقلال، به علت مخالفت باشگاه دینامو سمرقند با جدایی این بازیکن بسته شد. مهاجم متولد غنا که چند سالی را در تیم‌های قرقیزستانی سپری کرد و به همین علت توانست تابعیت این سرزمین را به دست بیاورد و حتی به تیم ملی نیز دعوت شد.

کوجو چند هفته پیش و در استادیوم فولادشهر برابر تیم ملی ایران قرار گرفت و اتفاقاً کارکرد مساعد داشت و چند باری نیز خط دفاعی تیم ملی را اذیت کرد. او چند روز سپس از آن یک گل برابر تیم ملی ازبکستان به ثمر رساند. بازیکنی که در سال‌های تازه آمار گلزنی خوبی را نیز از خود به ثبت رسانده است.

باشگاه استقلال در آخرین ساعات باقی مانده از پنجره تابستانی در فوتبال ایران، مذاکرات برای جذب کوجو را اغاز کرد اما در نهایت نیز این انتقال شکل نگرفت. ساعاتی پیش می بود که باشگاه دینامو سمرقند اطلاعیه‌ای را صادر و خبرداد که به علت نداشتن زمان کافی برای انتخاب جانشین مناسب، با جدایی کوجو و پیوستنش به استقلال مخالفت کرده است.

اما اکنون این بازیکن او گفت‌وگویی را با سایت چمپیونات ازبکستان ترتیب داده و حرف های است که سرمربی تیم با جدایی او موافقت کرده و شب قبل همه چیز آماده پیوستن او به استقلال بوده که مدیرعامل دینامو به تماس‌های آنها پاسخی نداده و در نهایت با بسته شدن پنجره تابستانی، او از وجود در ایران بازمانده است.

متن این او مباحثه را در زیر می‌خوانیم:

* مربی قول داد اگر پیشنهادی رسید، من جدا شوم

من در اغاز تمدید قرارداد با دینامو بودم و به مربی تیم خبر دادم که می‌خواهم به باشگاه فرد دیگر بروم. اما سرمربی پافشاری کرد که ما به لیگ برتر بازگشته‌ایم و من کاپیتان تیم هستم و او به من نیاز دارد. این چنین یادآوری کرد که در برگشت تیم به لیگ برتر سهم داشتم. بعد از آن از او خواستم که اگر در آینده پیشنهادی از باشگاهی دیگر دریافت کنم، یقین شود که اجازه جدایی مرا می‌دهد. در آن لحظه من و همسرم در دفتر او بودیم و او قبول کرد که در صورت دریافت نظر، به من اجازه جدایی می‌دهد.

* سرمربی تیم ۱۰۰ هزار دلار برای جدایی تعیین کرد

آخرین اخبار ایران و جهان ,اخبار ورزشی و اقتصاد ,فرهنگ وهنر ,تکنولوژی وفناوری را در وب سایت خبری دلخوش دنبال کنید.

سپس از امضای قرارداد، او خبرداد که اگر باشگاهی به من علاقه‌مند شود، باید ۱۰۰ هزار دلار برای انتقال پرداخت کند. این نوشته برای من زیاد شوکه‌کننده می بود. با مدیر برنامه‌هایم تماس گرفتم و او به من او گفت که به مربی مطمعن کنم و دلواپس نباشم. ما قرارداد را در کمپ تمرینی پیش از فصل در آنتالیا امضا کردیم. مربی قبول کرد که اگر پیشنهادی بیاید، به من اجازه جدایی می‌دهد و من همیشه با صداقت برای دینامو بازی کردم.

* سپس از بازی با ایران، استقلال من را پسندید

به‌تازگی با تیم ملی قرقیزستان روبه رو ایران بازی داشتیم و سپس از آن، باشگاه استقلال خبرداد که به من علاقه‌مند است. بلافاصله با مدیر برنامه‌هایم تماس گرفتم و از او خواستم که با مربی دینامو سخن بگویید کند. در آن زمان من در اردوی تیم ملی بودم. سپس از بازی با ازبکستان به تیم بازگشتم و شخصاً با مربی سخن بگویید کردم.

* از سرمربی خواستم با پیوستنم به استقلال موافقت کند

او به من او گفت: «کوجو، نمی‌توانم الان اجازه جدایی تو را بدهم، چون بازیکن مهاجم فرد دیگر نداریم.» من به مربی توضیح دادم که به‌خاطر عدم تمایل به بازی برای تیم نمی‌خواهم بروم، بلکه این نظر برای پیشرفت حرفه‌ای من مهم است و از او خواستم که حالت مرا فهمیدن کند. با وجود سختی برای مربی، او در نهایت موافقت کرد و او گفت که اگر باشگاه علاقه‌مند نظر خود را ارسال کند، نوشته حل خواهد شد.

* بعد از تمرین دیشب آماده پیوستن به استقلال بودم

دیشب بعد از تمرین، باشگاه استقلال نظر خود را ارسال کرد و مربی به من او گفت که مشکلی وجود ندارد و باید برای امضای مدارک با مدیرعامل سخن بگویید کنم. یک ساعت سپس، مدیر باشگاه به مدیر برنامه‌هایم او گفت که هیچ مشکلی نیست و فقط چشم به راه قبول نهایی مربی می باشند. اگر مشکلی می بود، به من می‌او گفت که می‌توانیم با او تماس بگیریم.

* مدیرعامل به پانزده تماس ما پاسخی نداد

در همین حالت شبانه برای حل نوشته به دفتر مربی رفتم، اما قبل از آن مطلب دادم و از او سوال کردم که آیا هم چنان موافق جدایی من است و او جواب مثبت داد. مدیر می‌توانست همه مدارک را برای من امضا کند. آن شب، ۱۵ بار با مدیر باشگاه تماس گرفتم، اما او به هیچ‌یک از تماس‌هایم جواب نداد. تنها ۳۰ دقیقه تا بسته شدن پنجره نقل و انتقالات باقی مانده می بود. همه شب تلاش کردم با او تماس بگیرم، اما هیچ پاسخی نگرفتم. مدیر برنامه‌هایم نیز چندین دفعه تماس گرفت، اما جوابی ندادند.

* احترام من به آنها از بین رفته است

در نهایت من نومید به خانه برگشتم. به همین علت است که احترامم به آن‌ها از بین رفت. اگر مربی، وادیم آبراموف، نمی‌خواست من بروم، می‌توانست به‌سادگی «نه» بگوید. اما «دینامو» در لحظات پایانی بعد از ارسال همه مدارک از سوی استقلال، نظر را رد کرد.

 


دسته بندی مطالب

کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی

[ad_2]

منبع