[ad_1]
به گزارش دلخوش
منصور براتی، کارشناس مسائل اسرائیل در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا در خصوص ایده گسترش سرزمینی اسرائیل او گفت: اگر به طیف بندیهای داخلی گروههای صهیونیستی نگاهی بیندازیم، فهمید می شویم که در بین این گروهها هم، دستهبندیهای جزئیتری وجود دارد که با یکدیگر در رابطه برخی حوزهها اختلافاتی دارند.
او گفت: از این ایدهی گسترش سرزمینی اسرائیل، به گفتن “اسرائیل بزرگ” یاد میشود که شعارشان “اسرائیل از بحر تا نهر” است؛ یعنی از رود نیل تا دریای مدیترانه و از نظر دیگر به دجله و فرات میرسد.
این کارشناس مسائل اسرائیل فرمود: ادعای اسرائیلیها این است که در یک دورهای در زمان باستان، دولتی داشتند که این مناطق را در اختیار داشته که یقیناً این چنین چیزی وجود ندارد؛ یعنی مناطقی که دولت یهود در اختیار داشت زیاد کوچکتر بوده و عمدتاً به همین منطقه فلسطین تاریخی محدود شده است.
براتی او گفت: ایده اسرائیل بزرگ، ایدهای مبتنی بر حداکثرسازی سرزمینی یا ماکسیمالیزم است که این ایده در بین راستگراهای افراطی دیده میشود؛ یعنی گروههای راست میانه کمتر روی این ایده اصرار میکنند و منفعلانه تر می باشند؛ آنها باور دارند نباید مناطق فرد دیگر را از دست دهیم و زمینهای فرد دیگر را اشغال کنیم، مگر وقتی که ناچار شویم؛ اما راست افراطیها اساساً بر گسترش سرزمینی معتقد می باشند و میگویند باید مناطقی که در دوره باستان، دولت یهود در اختیار داشته را مجدد احیا کنیم.
وی نقل کرد: یکی از دو حزب بزرگ راست افراطی، صهیونیسم مذهبی و فرد دیگر حزب قوت یهودی است، آقای اسموتریچ رهبر حزب صهیونیسم و ایتمار بنگویر رهبر حزب قوت یهود می باشند که در واقع این شخصیتهای راست افراطی چند ویژگی دارند. ایدهای که راستیان افراطی نقل میکنند، در واقع عمومیت ندارد و در جامعه اسرائیل یک طیف ۱۵ تا ۲۰ درصدی که به آنها گروههای مذهبی ماسوراتی میگویند، از این چنین ایدههایی همانند گسترش سرزمینی، اخراج فلسطینیها از نواره غزه و کرانه باختری، تعیین مجازات اعدام برای افرادی که به زعم خودشان مرکتب اعمال تروریستی شدهاند، حمایتمیکنند و از دموکراسی که دست کم در جامعه یهودی میبینیم، خوششان نمیآید و مایلند آن را تضعیف کنند تا یک حاکمیت به نسبت مذهبیتر و سنتیتر به قوت برسد.
عدم مقبولیت راستافراطیها در جامعه اسرائیلی و فضای بینالمللی
براتی با اصرار بر این که به طور کلی راستافراطیها در جامعه اسرائیل محدود می باشند و دیگر طرفداران راستگرا هم نمی توانند با آنها ربط برقرار کنند، گفت: راستگراها به افرادی همانند حزب لیکود به رهبری نتانیاهو رای خواهند داد که این چنین دیدگاهی ندارند و آنها فقط تصمیم دارند از مناطقی که اسرائیل در طول زمان اشغال کرده است، دفاع کنند.این گروه اعتقاد دارند اکنون که داخل نوار غزه شدهاند، برای این که مردم غزه و حماس را به سزای اعمالشان برسانیم باید یک بخشی از نوار غزه را اشغال و به اسرائیل الحاق کنیم.
این کارشناس مسائل اسرائیل با گفتن این که راست افراطیها در فضای بینالمللی هم به شدت مطرود می باشند، اظهار کرد: شخص آقای بنگور اساساً در بلک لیست دولت آمریکا است و اجازه ورود به خاک این سرزمین را ندارد. در خصوص آقای اسموتریچ هم، با وجود این که وزیر است، اما در چند سفر تازه هیئتهای اسرائیلی به سرزمینهای اروپایی، اساساً نتوانسته سفر و در این نشستها شرکت کند.
براتی در این عرصه افزود: با وجود این که دولتهای اروپایی عمدتاً در اتحاد با اسرائیل می باشند، اما ناظر این هستیم که اجازه ورود این افراد را به علت این چنین اظهار نظرهای نژادپرستانه وافراطیشان نمیدهند. اساساً وجود این چنین شخصیتهای راست افراطی و جناح راست افراطی در کابینه نتانیاهو علتشده که اختلافاتی بین متحدان غربی اسرائیل و اسرائیل به وجود آید و مدام به متحدان غربی به اختصاصی دولت بایدن، دولتهای اروپایی و اتحادیه اروپا سختی میآوردند که راست افراطیها از کابینه نتانیاهو خارج یا محدود شوند تا خواستههای آنها تبدیل به سیاست نشود.
این کارشناس مسائل اسرائیل در این عرصه اضافه کرد: اکنون در کابینه نتانیاهو، تاحد بسیاری خلاف این اتفاق، افتاده است که نتیجه آن را در طویل شدن جنگ غزه مشخص می کند؛ چون جناح راست افراطی به شدت ناموافق آتش بس در نوار غزه می بود و میگیوند باید تا از بین رفتن حماس جنگ ادامه اشکار کند و تهدید به خروج از کابینه کرده بودند. در صورتی که دو حزب راست افراطی از کابینه خارج میشدند، کابینه دچار فروپاشی میشد.
رد ادعای خیالی وعدم توانایی رژیم صهیونیستی مبنی بر ایده گسترش سرزمینی
براتی تصریح کرد: به این جهت نتانیاهو ناچار می بود به سخن راست افراطیها گوش دهد که در این چنین شرایطی این اظهار نظر صورت گرفته است؛ درحالی که نه در داخل اسرائیل، اکثریت این چنین تمایلی دارد و نه متحدین اسرائیل اجازه خواهند داد که این کار انجام شود و نه اساساً اسرائیل توانمندی دارد که بتواند به همه این سرزمینها دعوا و مناطقی را به اشغال خود در بیاورد.
وی فرمود: اگرچه اسرائیلیها در برخی از جنگها زیاد پیشروی داشتند، اما عمدتاً در طول این سالها زیاد تر تلاش کرده اند، جلوی از بین رفتن خود را بگیرند. برای مثال آنها صحرای سینا، بلندیهای جولان یا کرانه باختری و غزه را اشغال کردند، اما پیشرویهای اینها تا این لحظه در محدوده فلسطین تاریخی بوده؛ به جز صحرای سینا که از مصر در ۱۹۶۷ و بلندای جولان که از سوریه اشغال کردند ولی صحرای سینا را بعدا طی یک توافق به مصر بعد دادند و بلندیهای جولان در اشغالشان باقی ماند.
این کارشناس مسائل اسرائیل تصریح کرد: به این علت ما ناظر این هستیم که بارها ارتش اسرائیل اگرچه جنگیده و در جنگها تا حدی موفق هم بوده، اما مدام به این سمت نرفته است که بخواهد محدوده سرزمینی خود راگسترش دهد؛ چون اساساً نه متحدانش اجازه خواهند داد و نه توانمندی این کار را دارد.
براتی در این عرصه افزود: اکنون در نوار غزه که مناطقی به اشغال درآمده است، دردسرهای مهار و کنترل کردن نوار غزه سپس از جنگ برای اسرائیل زیاد دشوارتر خواهد می بود و بعد از جنگ و هزینههای زیاد بسیاری خواهد داد. به همین جهت این ایده اگرچه یکی از ایدههایی است که در بین صهیونیستها دیده میشود، اما ایده، حاشیهای به حساب میآید.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع