[ad_1]
افشین آشوری، فعال اقتصاد رمزارز اظهار کرد: «قبلاً این فکر وجود داشت که استخراج بیتکوین به مثابه سکه ضرب کردن است و فعالان آن حوزه دستگیر میشدند، اما اکنون صنعتی شکل میگیرد که حاصل تلاش عدهای زیاد است. آییننامه خوب جلو رفت. تا چندماهه اول آقای روحانی که دستور معلقسازی صنعت استخراج رمزارز را صادر کرد و همه مشکلات برق سرزمین را گردن این صنعت انداختند.»
به نقل از تجارتنیوز، افشین آشوری، فعال اقتصاد رمزارز در اتفاقات ۹ ژانویه در رابطه مشکلات ماینینگ در سرزمین سخن بگویید کرد. به حرف های آشوری صنعتی که میتوانست در فراهم ارز غیر قابل تحریم برای سرزمین منافع زیاد به جستوجو آورد و چشمانداز اشتغال ۱۵۰۰۰ نفر و ارزآوری یک میلیارد دلاری فعال داشته باشد تا یک جا و مطابق آییننامه قبلی خوب پیش میرفت، در آییننامه تازه ۹۹ درصد از این متن زیاد خوب نوشته شده می بود ولی یک درصد آخر همه کار را خراب کرد.
آشوری در این اتفاقات او گفت: «ماینینگ و تبادل، دو روی یک سکهاند. اگر ماینینگ نباشد، تبادل هم نیست. در ایران اکنون ماینینگ وجود ندارد، ولی در همه کشورهای دیگر، هر روز بهتر از دیروز است. در ایران به علت قانون بد، که از بیقانونی بدتر است و برای سیاستهای غلط، ماینینگ ناکامی خورد و بازیگران بزرگ از ایران خارج شدند. همهچیز داشت خوب پیش میرفت. در سالهای ۹۷ یا ۹۸ یک آییننامه بیرون آمد که فناوری جدیدی که همه از آن واهمه داشتند را تبدیل به صنعت کرد. قبلاً این فکر وجود داشت که استخراج بیتکوین به مثابه سکه ضرب کردن است و فعالان آن حوزه دستگیر میشدند، اما اکنون صنعتی شکل میگیرد که حاصل تلاش عدهای زیاد است. آییننامه خوب جلو رفت. تا چندماهه اول آقای روحانی که دستور معلقسازی صنعت استخراج رمزارز را صادر کرد و همه مشکلات برق سرزمین را گردن این صنعت انداختند؛ حکایت مشهور «مریض چی خورده؟» است.»
تاریخچه قوانین مربوط به ماینینگ
او با اشاره به این که اگر ما مطابق برنامه گسترش ششم پیش میرفتیم، باید ۱۲۰ هزار مگاوات نیروگاه در سرزمین شکل میگرفت، گفت: «این کارها انجام نشده می بود. تشکیل برق سرزمین در حد ۵۵ هزار مگاوات می بود، در روبه رو مصرف ۸۵ هزار مگاواتی در سرزمین. اکنون یک قربانی میخواستند. قربانی چه فردی می بود؟ صنعتگران استخراج رمزارز! این مصوبهای است که در سال قبل، بنا به دستور رئیسجمهور، به جستوجو ساماندهی رمزارزها می بود. تاریخ مصوبه اشکار است: «۱۴۰۰/۰۸/۲۲». قبل از آن هم یک مصوبه به تاریخ ۱۳۹۸/۰۵/۲۲ یا احتمالا هم ۱۳۹۸/۰۵/۱۸ داشتیم.»
علت ناکامی خوردن صنعت ماینینگ در سرزمین
آشوری در اینباره گفت: «چطور شد که ماینینگ نشد؟ قضیه به این تکه برمیگردد: تعرفه انرژی و مخصوصاً گاز. همه بچهها به این اتفاق نظر رسیدند که برقی در ایران وجود ندارد و تصمیم گرفتیم که «نیروگاه خودتأمین» بزنیم، ولی مصوبه تازه آقای مخبر که یک ماه و نیم پیش اظهار کردند، جلوی کارمان را گرفت. ما چهار سال پیش این را گفتیم که ما صنعتی را میآوریم که برق مورد نیاز خودش را فراهم میکند و در زمان پیک به شما برق رایگان میدهد. یقیناً این سخن را نباید نقل میکردیم. مقصد ما حل مشکل مملکت می بود. آنها به خودشان انها گفتند: «مگر چه مقدار برایشان دارد که برق رایگان هم به مملکت خواهند داد؟» صنعتی که میتوانست در فراهم ارز غیر قابل تحریم برای سرزمین منافع زیاد به جستوجو آورد و چشمانداز اشتغال ۱۵۰۰۰ نفر و ارزآوری یک میلیارد دلاری فعال داشته باشد تا یکجا و مطابق آییننامه قبلی خوب پیش میرفت، ولی در جلسهای که در ماه رمضان در بهار ۱۴۰۰ برگزار شد نماینده وزارت نفت او گفت: «گاز برای ماست، پولش هم برای ماست و ما تعیین میکنیم که به شما گاز را با چه قیمتی بدهیم» گفتیم: «ما هم همانند صنایع پرمصرف دیگر هستیم. چه فرقی میکند؟» انها گفتند: «نه! ما سرنوشت شما را رقم میزنیم». ۹۹ درصد از این متن زیاد خوب نوشته شده، ولی یک درصد آخر همه کار را خراب کرد.»
او در ادامه خاطرنشان کرد: «همه موافق بودیم که مطرح «برق خودتأمین نیروگاههای گازی با بازدهی بالا» شکل گیرد و با پشتیبانی به پیک مصرف، مشکل انرژی سرزمین را رفع سازد. ما هیچ پولی نخواستیم. فقط معادل ۲۰۰۰ مگاوات برق گاز مطالبه کردیم که سهدهم درصد مصرف گاز کل سرزمین میشود. همین الان بالای ۱۳ درصد از گاز در نیروگاهها اتلاف دارد. اگر ما این ۲۰۰۰ مگاوات را با نیروگاههای خودتأمین تازه به دست میآوردیم، مزایا مصرف این گاز از قیمتش زیاد تر میشد. اما چرا جلویش را گرفتند؟ علت را اشکار کنید.»
تعرفه گاز؛ عاملی که دستوپای ماینینگ را بست
این فعال اقتصاد رمزارز با اشاره به این که یک دفعه اظهار کردند که تعرفه گاز باید با قیمت جهانی باشد، گفت: «الان که هوا مقداری سرد شده، قیمت جهانی گاز از دیروز هفت درصد افزایش یافته و به ۱۰ سنت رسیده است، ولی به صنعتگران فناور ما به قیمت ۲۵ الی ۳۰ سنت خواهند داد. چرا اینطور است؟ خودشان باید توضیح دهند. میگویند: «گاز برای ماست، پولش هم برای ماست». این علتبیچارگی چند هزار اندوختهگذار شده است. این تعرفه گاز غیر قابل باور و ماورای زمینی است. در کل کره زمین این چنین تعرفهای وجود ندارد. به یک بندهخدا یک مترمکعب گاز را به قیمت معینی فروختهاند و همان را مبنای قیمت همه سرزمین کردهاند. به صنایع دیگر، گاز را به قیمت ۵۰ تومان یا ۵۰۰ تومان خواهند داد، ولی به صنعت استخراج رمزارز به قیمت ۱۲۰۰۰ تومان! این یعنی ۱۲۰.۰۰۰ریال! افزایش تعرفه علتزیرزمینی شدن این صنعت پرتابل شده است. این صنعت قابل حمل است و به راحتی میتواند در جاهای گوناگون نهان شود.»
او در ادامه یادآور شد: «۲۵۰۰ مگاوات برق با دستگاههای قدیمی پنج سال قبل، به طور زیرزمینی صرف ماینینگ میشود. پول برق را هم نمیدهند و فردی نمیتواند آنها را اشکار کند. هر روز هم زیاد تر از قبل خواهد شد. ما نظر تشکیل یک شهرک و یک هاب با اشتغال ۷۰۰ نفر را دادیم و کار در این عرصه را اغاز کردیم. کارهای ملزوم را انجام دادیم؛ زمین خریدیم، تحول کاربری دادیم و… . نه زمین ملی در اختیارمان گذاشتند و نه منبع های طبیعی! بهکلمه «امور اراضی»، سراغ مستثنیات رفتیم و حتی «ملکیت» آن را گرفتیم. مطرح آوردیم که خودمان نیروگاه بزنیم و یک هاب بسازیم که همه بچهها در آنجا جمع شوند و همه سرزمین بدانند که اینجا شهرک ماینینگ است. در منطقه این چنین شهرکی وجود ندارد. همهچیز خوب پیش رفت، ولی همین که انها گفتند «گاز برای ماست» همه اندوخته ما را به باد دادند.»
شهرک ماینینگی که به سرانجام نرسید
افشین آشوری درمورد تلاش برای ساخت شهرک ماینینگ گفت: «۸۵۰۰۰ تن مصالح به آنجا بردهایم. هیچ کدام از شهرکهای صنعتی این چنین زیرسازیای ندارند. تراکم زیرسازی اینجا ۱۰۰ درصد است. هواپیما هم میتواند روی آن بنشیند؛ همانند زیرسازی فرودگاه است. این تصویری از کارهایی است که ما انجام دادهایم. قرار می بود چه چیزی بسازیم؟ برای خودمان نمیساختیم، برای کل اکوسیستم میساختیم. از دولت هم هیچ پول یا وامی نگرفتیم. آخر و عاقبت کار، درست است که ما را نومید کردید، درست است که ما را زمین زدید، ولی ما زمین میخوریم و بلند میشویم. سپس محل فرد دیگر را ساختیم که ۷۰ میلیارد تومان برای آن هزینه شده؛ آن هم با دلار ۲۷ هزار تومانی که دو و نیم میلیون دلار میشود. سپس که دیدیم نمیگذارند کار کنیم، بنا به حرف های رضا که باید برایمان هواپیما بگیرند. یک عده سوار هواپیما شدند و رفتند. «اردبیلی» اولین نفری می بود که او را گرفتند، زندانی کردند و انها گفتند: «بیتکوینهایت را کجا قایم کردهای؟». او الان از سرزمین خارج شده و با hash-rate زیاد بالا کار میکند. همه سخن بگوییدهای من مستند است. آقای فردوس از شرکت ماموت ۱۲ میلیون دلار اندوختهگذاری کرده می بود، ولی دست از گسترش در اینجا برداشت و اندوختهاش را به جای دیگر برد. آیا قانون باید اینطور باشد؟ درست است که میخواهید جوانهای این مملکت را نومید کنید، ولی ما در مملکت هستیم و میمانیم! ما این مملکت را میسازیم.»
منبع: کارنگ
[ad_2]
منبع